اجازه هسته یه خاطره از خودم ول کنم ؟ یک دف در خانه نشسته بودم داشتم تخمه می شکستم ، دیدم تلفن زنگ زد، گفتم کی هسته ؟ گفت دیوید بکهام هسته ...
 این جملات جملاتی بود که هر شب از سریال چارخونه از شخصیت فکاهی دوم شنیده می شد که در تمام سریال هم کاری جز خاطره ول کردن نداشت و با این خاطره گویی ها موجب خنده بینندگان می شد . نمی دانم به وبلاگ ابطحی سری زده اید یا خیر ؟ من گاه و بیگاه سر می زنم . شباهت رفتاری عجیبی بین ابطحی و دوم وجود دارد . البته تفاوتهایی هم دارند ، مثلآ اینکه دوم برای خاطره گویی اجازه می گرفت و ابطحی نمی گیرد ، دوم در خاطراتش از شخصیتهای متفاوتی استفاده می کرد و ابطحی در خاطره گویی یا به قول دوم خاطره ول کردن از خود ، همواره چند شخصیت ثابت هم دارد مانند آقای خاتمی .البته آقای خاتمی اگر حضور هم نداشته باشند حتمآ حرفشان یا عکسشان یا ... هست ، مثلآ همین آخرین خاطره آقای ابطحی با عنوان " وبلاگ نویسان و خاتمی " که آقای خاتمی حضور نداشته اما " یک عده از بچه های ستاد با روپوشی که عکس بزرگ آقای خاتمی روی آن بود کارت های اسامی کاندیداهای اصلاح طلبان یاران خاتمی را پخش می کردند " جالب است که آقای ابطحی که وبلاگش چندین دوجین خاطره دارد از مراسم چهلم دکتر شهیدی گرفته تا اکران خصوصی فیلم اخراجی ها ، چرا از خاطرات ناب دیگرش در  " مراسم سالگرد ترور حجاریان با حضور میهمانان انگلیسی و دانمارکی "  نمی گوید و همواره از خاطراتی می گوید که فلان آیت الله و فلان روحانی حضور داشته و برایمان نمی گوید که خانم ها و آقایان مو بلوند و  چشم آبی آنور آبی چه می گویند ، چه می خورند و چه می پوشند؟
اتفاقآ چندی پیش که مطلب خمینی زدایی ایشان را در وبلاگشان می خواندم که نوشته بودند " صدای آمریکا حوادث اخیر را خمینی زدایی، از جنس مائو زدایی انقلاب چین توسط وابستگان به دولت فعلی نامید"به این فکر می کردم  که این حضرت ابطحی ، این همه وقت را از کجا می آورد که هر روز خاطره بنویسد و چت کند و  چهار چشمی مواظب احمدی نژاد باشد که دست از پا خطا نکند و هر روز در سمینار و همایش و ... شرکت کند و صداهای آمریکا و انگلیس و غیره گوش کند و بعد فهمیدم ما چقدر ساده تشریف داریم ، ایشان که صدای آمریکا و انگلیس و سایر دوستان را از رادیو و تلویزیون گوش نمی کند و صدای آمریکا در این میهمانی ها مستقیمآ به خدمت ایشان می رسند و اخبار را به اطلاعشان می رسانند.